یک شرکت عضویت فنجان است. توسط هیئت مدیره ای اداره می شود که هر شش ماه یکبار با رای مخفی انتخاب می شود. تنها شرایط برای اقامت در مستعمره "همزادی" و رهایی از بیماری های مسری است. شخص ممکن است بدون عضویت در کلنی به طور نامحدود اقامت کند، اما فقط اعضا حق رای دارند. شرایط عضویت عبارتند از اقامت یک ماهه، انتخاب با رای چهار پنجم و پرداخت هزینه شروع به مبلغ 25 دلار. قانون اساسی مستعمره ابتکار عمل، همه پرسی و فراخوان اعضای هیئت مدیره را پیش بینی کرده است. همچنین برای صورت کامل امور مالی کلنی که هر سه ماه یکبار ارائه می شود.
من این را به طور مفصل نقل کرده ام، زیرا همانطور که قبلاً گفتم، معتقدم که این بذری است که قرار است جنگل های عظیم از آن رشد کنند. ما هرگز نباید زمان و قدرتی را که به این آزمایش دادهایم میدادیم، بلکه برای اطمینان خودمان که روزی همه دنیا راه ما را دنبال خواهند کرد. ما در یک خانه تعاونی زندگی می کنیم زیرا می خواهیم این کار را انجام فوری دهیم - اما روزی شما این کار را انجام خواهید داد زیرا مجبور هستید . به اندازه کافی با خودت خوب کنار می آیی 281بندگان، شما اعتراف می کنید; هنوز هم به نوعی کنار می آیید. اما آیا تا به حال به ذهنتان خطور کرده است که اگر وقتی به «اداره اطلاعات» رفتید، به جای اینکه یک خدمتکار بد پیدا کنید، اصلاً خدمتکار نداشته باشید، چه وضعیتی دارید؟ وقتی آن زمان فرا رسید، از ما «استعمارگران خانه» پیشگام قدردان خواهید بود.
جالب ترین چیز برای تماشا است. این جمهوری صنعتی در حال ساخت است. ما هیچ اهمیتی به نظرات فکری افرادی که برای زندگی در مستعمره می آیند، نداریم. اما مشاهده کردهام که تقریباً هر غیرسوسیالیستی که به اینجا آمده است در یک یا دو ماه به سوسیالیست تبدیل شده است. و این به این دلیل نیست که ما با او بحث می کنیم یا او را آزار می دهیم. فردا صرفاً به این دلیل است که واقعیت ها واقعیت هستند. این استدلال قدیمی که در مغازهها پوشیده شده بود، مبنی بر اینکه تغییر ماهیت انسان ضروری است، چه میشود - وقتی که طبیعت انسان به طور ناگهانی در خانه بزرگ ما مهربان و با ملاحظه است؟ و چه میشود که در مورد «سوسیالیسم در برابر فردگرایی» در جایی که انواع مختلف افراد در حال توسعه فردیت خود هستند، چه میشود.
من اغلب برای استفاده از این آزمایش خود به عنوان تصویری از آنچه در فصل قبل در مورد تفاوت بین تولید مادی و فکری گفتم، تحریک می شوم. اینجا در هلیکن هال داریم 282تمام ماشینهای وحشتناک پدرسالاری که سردبیران سرمایهدار و رؤسای دانشگاههای ما را هر زمان که به سوسیالیسم فکر میکنند میترسانند. ما خود را تسلیم حکومت کور اکثریت میکنیم - به قلب اکثریت اجازه میدهیم تصمیم بگیرند که برای اتاقهایمان چه چیزی بپردازیم و چه زمانی آن را بپردازیم. تا منوی خود را تنظیم کنیم و از دادن پای برای صبحانه خودداری کنیم. از دادن انعام یا سوت زدن در سالن ها یا رقصیدن بعد از ساعت معینی در شب منع شود. و ما همه نمادهای ظلم و ستم را داریم - قانون اساسی و آیین نامه ها و هیئت مدیره و مدیران. و با این حال، به نوعی، ما آزادتر از همیشه در جهان قبل هستیم. زیرا به واسطه همین امتیازات کوچک، ما یک سیستم را ممکن ساختهایم - و بار مراقبتی را که زندگی را از دوش ما میکشید، به یکباره از روی دوشهایمان انداختیم.
و در نتیجه آن، برای اولین بار در تجربه خود، خود را واقعاً در مورد چیزهای قهوه واقعی زندگی آزاد می یابیم. ما مطلقاً در آن مکان کنوانسیون نداریم. ما هر طور که بخواهیم انجام می دهیم و هر چه بخواهیم می پوشیم. ما آزادیم هر کجا که بخواهیم و هر وقت که بخواهیم بیاییم و برویم. هر کدام از ما اتاقها یا آپارتمانهای خود را داریم که در آن بازنشسته میشویم، و هرگز به ذهن کسی نمیرسد که بپرسد در آنجا چه میکنیم. اگر مایل باشیم ممکن است تمام شب کار کنیم و تمام روز بخوابیم - خیلی کم 283ما به مسائل همدیگر زحمت می دهیم که من می شناسم افرادی را برای یکی دو روز دور از دست داده اند.
و از طرف دیگر، اگر احساس شرکت داشته باشیم، می توانیم آن را داشته باشیم. همیشه یک گروه در اطراف شومینه چهار طرفه شگفتانگیز ما در عصر وجود دارد، و همیشه میتوانید کسی را پیدا کنید که مایل به بازی بیلیارد یا پیادهروی باشد. و در مورد آزادی فکری ما - باید دید که جرقهها زمانی پراکنده میشوند که انواع نیمهنفری «فابیان» و «غیرممکنگرایان»، «فردگرایان» و «کمونیست-آنارشیستها» همه بعد از شام دور هم جمع میشوند! ماشینهای تحریر زیادی در هلیکن هال وجود دارد که وقتی صبح در گالریها پرسه میزنید، تصور میکنید نبردی از راه دور با تفنگهای شلیک سریع را میشنوید. و محصولات این صنعت از بحث در مورد فلسفه یوگی و تحقیقات روانی مدرن گرفته تا داستان های مجلات، بحث های حق رای زنان، و "جنگ زدن" در جنگل متفاوت است. و با این حال همه این افراد به طور دوستانه در مالکیت شومینه و استخر و زمین تنیس سهیم هستند. بدین وسیله زیباترین تصویری از کارکرد فرمول ارائه شده توسط کائوتسکی برای جامعه آینده ارائه می دهد: «کمونیسم در تولید مادی، آنارشیسم در روشنفکری».
به قدری زیبا کار می کند که روح آن حتی کودکان ما را نیز درگیر کرده است. 284و در حال برگزاری جلسات و تصمیم گیری هستند. از نه جوان ما، هفت نفر زیر شش سال سن دارند. و دیشب من در جلسه ای از نه نفر شرکت کردم که در آن یک سوال جدی به شدت مورد بحث قرار گرفت: "وقتی کودکی در خوابگاه زود از خواب بیدار می شود، آیا درست است که بچه های دیگر را بیدار کنیم یا کودک باید بی حرکت دراز بکشد؟" پس از یک بحث طولانی، استاد دیوید (5 ساله) گفت: "همه به نفع، لطفاً بله را بگویید." همه گفتند "آره."
- ۰ ۰
- ۰ نظر